شریعتمداری گفت:امروز مسئولیت عمده بر دوش کسانی است که هم مورد وثوق نظام و حاکمیت هستند و هم همچنان در بین مردم از آبرو و احترام نسبی برخوردارند. در این قضیه راست و چپ مطرح نیست؛ اگر به ترکیب مجمع تشخیص مصلحت نظام توجه کنید، میبینید که هم افرادی از جناح چپ مانند محمد صدر؛ مجید انصاری و محمدرضا عارف، هم اشخاصی از جناح راست مانند محمدرضا باهنر؛ مرتضی نبوی و علی لاریجانی و هم شخصیتهایی مثل محمد فروزنده با رویکرد میانه و مورد احترام هر دو جناح در آن حضور دارند.
محمد شریعتمداری وزیر سابق در مصاحبه با ماهنامه گفتگوی اجتماعی به تشریح دیدگاه های خود پیرامون منازعات گروه های سیاسی و اهمیت نقش میانداران و کنشگران مرزی پرداخته است که در ادامه بخش هایی از این گفتگو را می خوانید؛
*اختلاف سلیقهها، چه صغروی باشد و چه کبروی (یعنی اختلاف سلیقههای بنیادین)، به نزاع، فشلشدن امور، ناکارآمدی نظام سیاستگذاری کشور، برهمخوردنِ رابطۀ دولت با ملت نیانجامد؛ بلکه بعکس، وجود چنین افکار و اندیشههای گوناگونی موجبات رشد و تعالی ملت را فراهم سازد، خصوصاً اینکه ما در عصری زندگی میکنیم که مظاهری از تحولات اجتماعی و تکنولوژیک، همزمان، رخ نموده است که چنانچه به این اصل که «نزاع باعث فشلشدن امور است»، تن ندهیم و به نقش و اثر کنشگران مرزی، میانجیگران و میانداران توجه جدی نکنیم، تحولات اجتماعی و تکنولوژیک دست به دست هم میدهند و بیشتر از پیش باعث اضمحلال نظام اجتماعی ما خواهند شد.
* بعدها، وقتی جلوتر میآییم، مفهوم «حکمرانی خوب و مطلوب» در جهان شکل گرفت که دارای شاخصهها و مؤلفههایی مانند تضارب افکار و اندیشهها و شکلگیری وفاق عمومی، رقابت، شایستهسالاری، مسئولیتپذیری و پاسخگویی است. در یک نظام حکمرانی شایستهسالار رابطۀ درستی میان دولت و ملت شکل میگیرد که برخاسته از تحولی در گذر زمان در جوامع مختلف است.
*اگر با جوانان بنشینید، حرف آنان این است که شما بیش از ۴۰ سال پیش با این فکر انقلاب کردید که عدالت را در جامعه بگسترانید، فقر را ریشهکن کنید، از منافع ملی کشور حفاظت کنید؛ ولی آیا امروز به نتایجی که آن زمان میخواستید، دست پیدا کردید؟ ممکن است در عرصههایی هم به قلههایی دست پیدا کرده باشیم که حتماً مایۀ افتخار است، ولی در مجموع، واقعیتهای امروز و نقطهای که در آن قرار داریم با آنچه که از یک نظام مردمسالار دینی انتظار میرفت و با ایده الهای ما فاصله دارد. البته وضع در بسیاری از زمینهها از آنچه که نظام جمهوری اسلامی تحویل گرفته بهتر است، اما در مقایسه با رقبا و پیشرفتهایی که در دنیا حاصل شده است، در همۀ زمینههای مادی و معنوی نیازمند بازنگری جدی هستیم و باید با نگاه به گذشته نقص های خود را برطرف کنیم.
*باید به این اندیشه برگردیم که نقش میانداران، میانجیگران و کنشگران مرزی را در جامعه پررنگتر کنیم. ایستادن در مرز برای توجهدادن همگان به اتحاد و همدلی، تمرکز بر مشترکات و گفتوگو دربارۀ آنها و حلکردن مسائل فیمابین جزو سیرۀ میانداران است بود و در طول زندگی شرافتمندانهاشان همواره به این امور میاندیشید.
*در مقابل، روشنفکران برای ایجاد همگرایی بهجای واگرایی نقش و اثر دارند. نگاه روشنفکرانه آن نگاهی است که منافع ملی را محور تمامی فعالیتهای روشنفکرانۀ خودش قرار دهد، جامعه را به همان سمت هدایت کند و آگاهی سیاسی مردم را باتوجهبه همین امر بالا ببرد و آموزشهای لازم را بدهد. رسانهها هم نقش ویژهای برای میانداری دارند و باید این تفکر را ترویج دهند. همچنین، دولت بهعنوان سیاستگذار و نهادی که بین حق و باطل خط میکشد و تلاش میکند فرصتها را در جامعه توزیعِ برابر کند و شرایط را برای حضور افراد و اندیشههای گوناگون فراهم بسازد، باید با نگاه میاندارانه عمل کند. در مورد بقیۀ مسئولان و ارکان حاکمیت هم چنین است. حتی قوۀ قضائیه هم باید نگاه میاندارانه داشته باشد که بهمعنای فاصلهگرفتن از نگاه سیاسی در صدور احکام قضایی است.
*در جامعۀ ما که مدتهای مدیدی است که از توسعهنیافتگی سیاسی رنج میبریم و هنوز نقش احزاب و گروههای سیاسی به آن صورتی که باید باشد، پررنگ نشده است و احزاب و گروههای سیاسی ما به رسالتشان عمل نکردند، همچنان نقش اشخاصی که صاحب خرد و اندیشهاند و در جامعه بهعنوان فرد مرجع مورد شناخت عامه هستند، نقش بیبدیل و مهمی است و نمیشود آن را نادیده گرفت.
*امروز نقش میانداران برای آشتیدادن نظام جمهوری اسلامی ایران با همان مولفه هایی که موجب وقوع انقلاب اسلامی شد و انقلاب با تکیه بر آنها به پیروزی رسید، با اکثریت جامعۀ ایران ضروری است. اگر کسی امروز بخواهد منصفانه قضاوت کند، باید بگوید که ما نتوانستیم حقوق اساسی ملت را بهطور کامل استیفا کنیم. بنده هم بهعنوان یک مسئول اجرایی در آن نقش داشتم. این مربوط به دولت خاصی نیست و نمیشود آن را به همین دو سالی که دولت آقای رئیسی بر سر کار است، منتسب کرد، بلکه همۀ دولتها در طول این چهلواندی سال در نزول قابلملاحظۀ رضایتمندی مردم نسبت به نظام که در مشارکت سیاسیشان در امر مهمی مثل انتخابات خود را نشان میدهد، نقش داشتند.
*امروز تأثیر و نقش میانداران در برقراری ارتباط صحیح و منطقی بین اصول و ارزشهای حاکم بر انقلاب اسلامی ایران با جامعه، خصوصاً جوانان که توجه به آنها در حرف و سخن بسیار زیاد و در اقدام و عمل بسیار کم بوده است، خیلی مهم به نظر میرسد. امروز مسئولیت عمده بر دوش کسانی است که هم مورد وثوق نظام و حاکمیت هستند و هم همچنان در بین مردم از آبرو و احترام نسبی برخوردارند. در این قضیه راست و چپ مطرح نیست؛ اگر به ترکیب مجمع تشخیص مصلحت نظام توجه کنید، میبینید که هم افرادی از جناح چپ مانند محمد صدر؛ مجید انصاری و محمدرضا عارف، هم اشخاصی از جناح راست مانند محمدرضا باهنر؛ مرتضی نبوی و علی لاریجانی و هم شخصیتهایی مثل محمد فروزنده با رویکرد میانه و مورد احترام هر دو جناح در آن حضور دارند.
*رسالت این گروه بهعنوان میانجی و میاندار بسیار پررنگ است. به هر صورت رهبری نظام آنها را بهعنوان اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین کردند و به هر ترتیب آنها در بین گروههای سیاسی راست و چپ دارای آبرو و احترام هستند. اگر آنها امروز با هم ننشینند و برای وفاق و ایجاد همدلی و یکپارچگی ملی بر سر یک مدل به تفاهم نرسند و این مدل را با مردم به اشتراک نگذراند، ما هر روز فاصلۀ میان دولت و مردم را بیشتر شاهد خواهیم بود. به نظر میرسد امروز نقش میانداران در وهلۀ نخست، میانداری بین اصول و ارزشهای حاکم بر انقلاب با اکثریت جامعۀ ایران و خصوصاً جوانان است.