تفاوتهای برپایی آیین نوروز در کشورهای حوزه تمدنی ایران1
دکتر بهاره سازمند
دانشیار گروه مطالعات منطقهای دانشگاه تهران
در میان همه روزهای جشن و سروری که در میان ملل عالم برقرار مانده و از گذشتههای دور تا امروز اعتبار و منزلت اجتماعی خود را حفظ کرده انذ نوروز در ردیف مهم ترین آنها باشد چه صرف نظر از این که جشنی چندروزه و بزرگ و گسترده و با تمهیدات ویژه است از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی یک کشور و ملت خاص نیز که ایران و ایرانیان بوده باشند فراتر میرود و قلمرو انسانی و جغرافیایی وسیعی را در بر میگیرد.
یکی از ویژگیهای متمایزکننده فرهنگ ایرانی به طور خاص و حوزه تمدنی ایران به طور عام، برگزاری مجموعهای از جشنها، یادمانها و مراسمی است که در آغاز سال جدید با عنوان «جشن نوروز» انجام میشود. به تعبیر دیگر نوروز یکی از مهمترین نمادهای مشترک مردمانی است که در سرزمینهای واقع در گستره تمدنی ایران زندگی میکنند. در عصر حاضر، آیینهای جشن نوروز در سراسر حوزه تمدنی ایران باشکوه بسیار برگزار میشود. خوشبختانه این مراسم از سوی دولتهای حوزه تمدنی ایران ارج نهادهشده و با تشریفات کامل برگزار میشود و بدین ترتیب دولتها نیز با مردم در برپایی هر چه باشکوهتر این آیین کمک و همراهی میکنند. حوزه تمدنی ایران، کشورهای پاکستان، افغانستان، ترکمنستان تاجیکستان، آذربایجان، ترکیه، عراق و بحرین را دربرمیگیرد.
تفاوتهای آداب و رسوم نوروز در کشورهای حوزه تمدنی ایران
تفاوت در نحوه و چگونگی برپایی پیکها و دستههای نوروزی
راه افتادن پیکهای نوروزی و آمدن دستههای پیام آور بهار از دیرباز در ایران رسم بودهاست. کهنترین این پیکها دستههای «رکوبکوسج» یا «کوسهبرنشین»، «آتش افروز»، «میر نوروزی» یا «پادشاهنوروزی» بودهاند. نمایش تمثیلی کوسهبرنشین هنوز به صورتهای گوناگون و با نامهای «کوسهگردی» و «کوسهگلین» در میان برخی از اجماعات و قومهایایرانی بازماندهاند این مراسم هنوز در میان کردها اجرا میشود. در جمهوری آذربایجان این مراسم در روز اول جشنهای نوروزی روز اول بعد از تحویل سال برگزار میشود و بازیگران این مراسم عبارتند از: کوسه، بز و دستیار کوسه. کوسه نماد انسانی زمستان و بز نیز نماد حیوانی بهار است.
یکی دیگر از آیینهایی که با آتش و همچنین با جشنهای نوروزی ارتباط مستقیم دارد مراسم آتشافروزی است. آتشافروزان گروهی بازیگر دورهگرد بودند که از چند روز پیش از نوروز تا سیزدهم فروردین در شهر میگشتند و مژده فرارسیدن بهار را به مردم میدادند. در این زمان آتش افروزها جای خود را به حاجی فیروزها دادهاند. لقب حاجی که پیش از نام فیروز آمده مؤید نوعی احترام است و اعتباری که در ادوار اسلامی به وی دادهشدهاست. حاجی فیروزها هم مانند آتشافروزها لباس سرخ یا رنگارنگ با زنگ و منگوله میپوشند و صورت و گردن را سیاه میکنند ولی بدون آتش و مشعل به خیابانها میآیند و با ساز و آواز و زدن دف و دایره و رقص و شیرین کاری به استقبال نوروز میروند.
نام یکی دیگر از دستههای پیک نوروزی «میر نوروزی» یا «پادشاه نوروزی» است. آیین به راه انداختن میر نوروزی تا یکی دو دهه آغاز سده چهاردهم شمسی در بیشتر شهرها و آبادیهای ایران رایج بوده و هنوز هم در پاره ای از مناطق ایران از جمله در میان کردها به هنگام فرارسیدن بهار و نوروز رایج است که به آن «میرمیرین» میگویند. در تاجیکستان پیکهای نوروزی متفاوتاند و «گلگردان» نامیده میشوند. آیین گلگردانی چنین انجام میگیرد که نزدیک نوروز گروههایی از مردم (مخصوصاً کودکان) به کوه و صحرا رهسپار میشوند و دستههای گل و سبزه فراهم میکنند و با خود به شهر میآورند و با آنها به میان مردم میروند و بدین گونه آمدن نوروز و پایان زمستان را به مردم مژده میدهند و آنان را به جشن و شادمانی فرا میخوانند.
در افغانستان هم پیکهای نوروزی شبیه گلگردانهای تاجیکستان هستند با این تفاوت که به دو گروه گلگردان و آوازهخوان تقسیم میشوند، در آنجا بچههای روستا تا روز بیست و هفتم ماه اسفند دسته ای از گلهای مختلف را فراهمآورده و در میدان دهکده گرد هم میآیند اینها معمولاً پسرانی بین سنین هفت تا پانزده ساله هستند که از میان خودشان دو نفر را که در عرف «میر» خوانده میشوند بر میگزینند.
تفاوت در نحوه برگزاری مراسم چهارشنبهسوری
اگرچه این آیین جزء اشتراکات آیینی کشورهای حوزه تمدنی ایران به حساب میآید اما نحوه اجرای آن در مناطق مختلف تا حدودی متفاوت است. با وجود این که رسم چهارشنبهسوری و برافروختن آتش در تمام ایران یکسان است؛ اما در نواحی مختلف تفاوتهایی دیدهمیشود؛ برای مثال در حالیکه در تهران با اثاثیههای دور انداختهشده بعد از خانهتکانی آتش روشنمیکنند؛ در این شب، در شیراز بساط فالحافظ، گیرایی خاصی دارد. در گیلان و در آخرین چهارشنبه، اسپند گلاب و شمع حتماً باید در خانه باشد. بعضی از گیلانیها خاکستر آتشافروز شب چهارشنبهسوری را صبح چهارشنبه پای درختها میریزند و معتقدند که درختها بارور میشوند. در اصفهان هر جا که آتش چهارشنبهسوری افروختهشود هیزمها را سه دسته میکنند که بعضی آن را با سه شعار اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک مرتبط میدانند. در روستاهای اطراف بندرعباس از ساعتی به غروب مانده در گوشه و کنار روستاها ساز و دهل میزنند و شادی میکنند کپههای آتش را در کوچه یا صحن خانه میگذارند و از روی آتش میپرند. خراسانیها هفتبوته یا هفتتوده هیزم را در وسط کوچه یا صحن حیاط میگذارند و مقارن با غروب آفتاب آن را میافروزند و از روی آتش میپرند. در شیراز این سنت بیشتر خانوادگی است و تعداد کپههای هیزم باید فرد باشد. در بیشتر روستاهای مازندران نیز سه یا پنج یا هفت کپه از بوتههای گون یا نی و ساقه برنج میگذارند و اوایل شب روشن میکنند و باید همه هفتبار از آن بپرند و سالخوردگان در پریدن از آتش مقدماند.
مردم تاجیکستان نیز هفته آخر ماه اسفند، مراسمی دارند که آن را «چهارشنبهآخران» یا «چهارشنبهآخرون» و «شبسوری» مینامند. در همین مراسم بسیاری از کدورتها و کینهها و دشمنیها به دوستی و صلح و صفا تبدیل میشود و همه با هم ترانهها و سرودهای حاکی از محبت، عشق، دوستی، امید و آرزو میخوانند؛ همچنین تاجیکها از سایر جشنهای مرتبط با ایام نوروز جشن «آتشپرک» یا «الاوپرک» را که نسخهای از چهارشنبهسوری است در شب روز اول سالنو جشن میگیرند و از روی سه گلخن (مشعل) از چوبهای سرو میپرند.
در اغلب مناطق افغانستان جشن نوروزی تا چهلروز ادامه دارد ضمن اینکه در خلال چهلشب و روز جشن آیینهای ویژهای مانند آتش بازی در شبهای جمعه برگزار میشود. مداحان در روزهای جشن در باب زندگی حضرتعلی(ع) به روایت حکایت و افسانههای جالب میپردازند. آواز خوانهای معروف کشور در روزها و شبهای جشن آواز میخوانند و با اجرای آهنگهای خاص نوروز به شکوه و جلال این جشن میافزایند در شبهای جمعه، ذاکران و صوفیان در آرامگاه حلقههای ذکر و سماع تشکیل میدهند و شیعیان در روزها و شبهای جشن منقبت خوانی میکنند. تا پیش از سال ۱۳۷۱ شمسی آیین قدیمی چهلویک بار طواف گرد حرم اجرا میشد؛ چهارشنبهها در طول مدت جشن ویژه زنان است و مردان در این روز حق ورود به حریم حرم را ندارند و روضه شریف مملو از زائران زن میشود. این چهارشنبهها را چهارشنبه مراد نیز میخوانند در جمهوری آذربایجان نیز از چهار هفته مانده به نوروز شب هر سهشنبه به عنوان مراسم چهارشنبهسوری توسط آذریها جشن گرفتهمیشود که هر یک از چهارشنبهها با نمادی از طبیعت متمایز میشود. اولین چهارشنبه، چهارشنبه آب، دومین چهارشنبه، چهارشنبه آتش، سومین چهارشنبه، چهارشنبه باد و چهارمین چهارشنبه، چهارشنبه خاک نامگذاری میشود.
برگزاری آیین روشن کردن آتش در میان کُردهای عراق و ترکیه تاحدی با آیین چهارشنبهسوری در مناطق دیگر متفاوت است. روشن کردن آتش در شب عید نوروز سابقهای بیش از دو هزارساله در مناطق کردنشین عراق و ترکیه دارد و شب عید بر بام منازل کاهگلی و میان کوچه و بازار و بر فراز و دامنه کوهها و تپهها شعلههای آتش پدیدار میشود. سنت دیرینه روشن کردن آتش در مناطق کردنشین در این وقت از سال بی شک با سنت چهارشنبهسوری در نزد ایرانیان دارای ارتباطات مشترکی است؛ اما برخی از تفاوتها در نحوه اجرای آن دیدهمیشود. کردها این آیین را از اسطوره نبرد مبارز هم تبار خود کاوه آهنگر بر ضد ضحاک ماردوش به ارث بردهاند. گردهای ایزدی عراق نیز جشن چهارشنبهسوری یا سور را جشن «ملک طاووس» مینامند؛ زیرا در این روز فرشته ای که ملک طاووس نامیده میشود از آسمان به زمین آمده و با خود خیر و برکت میآورد. شایان ذکر است که زمان برگزاری چهارشنبهسوری در میان کُردهای ایزدی قبل از نوروز نیست بلکه ایزدیها جشن چهارشنبهسوری را چند هفته بعد از نوروز انجام میدهند که از این حیث تفاوتهایی با سایر مناطق دارند.
تفاوت در برگزاری آیینهای زمان نوروز
تفاوت در چیدن سفره هفتسین و برگزاری مراسم تحویل سال یکی دیگر از آیینهای نوروزی که از گذشته پیشینه داشته و در حال حاضر نیز تقریباً در اغلب کشورهای حوزه تمدنی ایران برگزار میشود، چیدن سفره هفتسین است. محتوای سفره و نحوه اجرای مراسم تحویل سال هم از جمله آیینهایی است که اگرچه به ظاهر در اغلب کشورهای حوزه تمدنی ایران برگزار میشود اما در نحوه اجرای آن تفاوتهایی در این مناطق دیده میشود. سفره هفتسین از نخستین دقایق تحویل سال نو و شروع جشن نوروز در خانوادههای ایرانی بر روی زمین یا میز پهن میشود و تا روز سیزدهم نوروز نیز جمع نمیشود. خوان نوروزی در نزدیک کردن اعضای خانواده و گردآوردن آنها به دور هم و نشستن بر سر سفره نوروزی نقش و اهمیت بسیار زیادی دارد. ایرانیان هر جا که باشند در سفر و حضر و در راه دور و نزدیک میکوشند تا خود را پیش از تحویل سال به خانه برسانند و با بقیه اعضای خانواده بر سر سفره نوروزی حضور داشتهباشند؛ چون باور دارند اگر کسی در سر سال تحویل در خانه و بر سر سفره نباشد تا آخر سال از خانه و خانواده دور و آواره خواهدبود. به طور کلی خوان نوروزی نقش مهم و برجسته ای در ایجاد وحدت و وفاق همبستگی میان اعضای خانواده ایفا میکند.
پس از خواندن دعای تحویل سال بزرگ خانواده قرآن را میگشاید و هفت سوره یا هفت آیه از قرآن را که با کلمه «سلام» آغاز میشود را میخواند، با خواندن این آیات آفتها و بلاهای آسمانی و زمینی و ابلیس و شیطان را از محیط خانه و خانواده دور میکنند و سلامت و آرامش را به خانه در سال نو میآورند. آنگاه به رسم تیمن و تبرک بزرگ خانه به هر یک از اعضای خانواده اسکناسی را که لای قرآن گذاشته میدهد و در این هنگام همه اعضای خانواده دهان خود را با شیرینی سفره نوروزی شیرین میکنند در میان زرتشتیان نیز رسم است که پس از تحویل سال بزرگ خانواده از پای خوان نوروزی بر میخیزد و به هر یک از اعضای خانواده به رسم قدیم سه قاشق عسل یا شربت، سه دانه شیرینی یا سه دانه میوه خشک و یا سه سکه به همراه سه برگ سبز میدهد و نوروز را به آنها فرخنده باد میگوید. سپس همه اعضای خانواده میایستند و از کتاب اوستا آیه تندرستی را با صدای بلند میخوانند و از خداوند بزرگ زندگی دراز و تندرستی و شادکامی و روزی فراخ درخواست میکنند . تاجیکها هم تقریباً همچون ایرانیها سفره هفتسین میچینند که به آن سفره «دسترخوان» میگویند در دسترخوان باید هفت نوع شیء گذاشته شود که با حرف «س» شروع میشود از قبیل سومنک، سمات سمبوسه، سبزی، سنجد، سیب و سنبل. علاوه بر این در این سفره باید هفت نوع شیرینی گذاشتهشود و در وسط اتاق شمعی را به نشانه روشنایی و خوشبختی و گیاه سبز را به عنوان نشانه خوشحالی و خرسندی در این سفره میگذارند. تاجیکها جشن نوروز را بر خلاف ایرانیها به خیابانها میکشاندند تا همه در آن شریک باشند. بر اساس این آیین که به آن گلگشت نوروزی گفتهمیشود، ساکنان شهرها در روز اول نوروز به پارکها و گلگشتها میروند و با اجرای برنامههای متنوع نوروز را جشن میگیرند در افغانستان نیز پیش از تحویل سال سفره هفتسین یا هفت میوه چیده میشود. سبزی، ماهی و شیرینی هم باید بر سر سفره باشد. بعضاً شمعها را نیز روشن میکنند. قرآن کریم را نیز روی سفره گذاشته و همه اعضای خانواده بر گرد سفره جمع شده و منتظر حلول نوروز و سال نو میشوند.
عید نوروز در بین شیعیان شبه قاره بدون مراسم دیگر آن که در ایران رواج دارد مانند چهارشنبهسوری و خانهتکانی چیدن سفره هفتسین و سیزدهبهدر و امثال اینها برگزار میشود و لحظه تحویل سال بیشتر جنبه دینی و مذهبی به خود گرفته است به همین جهت آن توام با نیایش و عبادت و نماز و نیاز است.
به مانند ایران چیدن میز یا سفره هفتسین به عنوان یک آیین نمادین بخش جدایی ناپذیر نوروز در جمهوری آذربایجان است. در این سفره هفت کالا یا غذای متفاوت قرار داده میشود که همگی با حرف «س» آغاز میشود؛ سماق، سرکه، سود (شیر)، سمنو، سبزی، سکه و سنبل.
در بحرین نیز چیدن سفره هفتسین و قرار دادن قرآن و مفاتیح برای دعا بر سر سفره و بعضاً استفاده از لیوان و تنگ آب رایج است. از نظر آنها سفره هفتسین میتواند محلی برای گردهم آمدن اعضای خانواده در کنار هم باشد. البته باید توجه داشت که چیدن سفره هفتسین در کشور عراق و ترکیه چندان رایج نیست و جزء آیینهای عام در این دو کشور محسوب نمیشود.
تفاوت در نحوه برپایی و اجرای جشنهای مخصوص در روز اول نوروز
این آیین هم از جمله آیینهایی است که در همه کشورهای حوزه تمدنی برگزار نمیشود و در کشورهایی هم که برگزار میشود، نحوه برگزاری آن کاملاً متفاوت است. مثلاً در کشوری مثل افغانستان این آیین جنبه کاملاً مذهبی به خود گرفتهاست در حالی که در میان کُردهای عراق و ترکیه جنبه اسطورهای دارد، در هندوستان نیز ماهیت این جشن متفاوت از دیگر کشورهای حوزه تمدنی ایران است. در تاجیکستان ترکمنستان و آذربایجان نیز جشن با وسعت و ابعاد متفاوت برگزار میشود که هم در برگیرنده محتوای مذهبی است و هم اسطوره ای؛ ضمن این که چنین جشنهای عمومی در ایران برگزار نمیشود و مردم بیشتر به صورت خصوصی و خانوادگی و نه به صورت عمومی نوروز را جشن میگیرند که در ادامه به نحوه برگزاری این آیین در مناطق مختلف اشاره میشود. اولین روز سال نو در تاجیکستان با صداهای کرنی، سرنا و فلوت آغاز میشود که مردم را به تجلیل از این جشن فرامیخوانند و در وسط میدانی که مراسم تجلیل از نوروز در آن برگزار میشود، آتشی را روشن میکنند و به خاطر امید به زندگی بهتر و دوری از بدیها، تمام شرکت کنندگان در مراسم گرد آن میچرخند و در گوشه دیگر میدان آوازخوانها اشعار نوروزی میخوانند. رسمها و بازیهای نوروزی، مختلفاند و تجلیل نوروز را نمیتوان بدون برگزاری بازیها و مسابقات کشتی، اسبسواری، تیراندازی با کمان، خروس جنگی و رها کردن کبوتران تصور کرد در ایام این جشن باشکوه اسبسواران از تمام نقاط تاجیکستان در محل خاصی جمع میشوند و مراسم بزکشی را که یکی از پرطرفدارترین ورزشهای مردم در این جشن به شمار میرود را برگزار میکنند همچنین بهترین کشتی گیران از تمام نقاط تاجیکستان و کشورهای همسایه به این منطقه سفر میکنند تا مراسم کشتی را به طور باشکوهی برگزار کنند. جوانان نیز در میدانی تخم جنگ (تخم مرغ بازی)، کبک جنگ و خروس جنگ بازی میکنند و مشغول کشتی میشوند. همه این بازیها تا پاسی از شب ادامه مییابند در روز دوم هم از صبح زود شادی و سرور در گذرگاههای ده و کوچهها آغاز میشود و تا آخر روز دوام دارد. پختن غذاهای نوروزی توسط زنان از مهمترین عناصر جشن نوروز در تاجیکستان است. در روز عید نوروز تهیه انواع مختلف غذا از قبیل نانهای مخصوص تنوری و انواع مختلف سمبوسه و شیرینیها، بر عهده زنان تاجیک است؛ پختن آش بریده (آش رشته) نیز که با سبزیجات تازه آماده میشود از دیگر مراسم نوروزی تاجیکان است. زنان با آرد، حبوبات و مواد خوراکی دیگر آش بریده میپزند.
مردم کابل و حومه آن نیز اکثراً برای برگزاری جشن نوروزی باستانی به مزار سخی مزار حضرتعلی(ع) شهدای صالحین عاشقان و عارفان، خواجه صفا و باغ برشاه میروند . در هرات نیز ساعاتی مانده به لحظه تحویل سال مردم در تکایا جمع میشوند تا بتوانند در آخرین لحظات سال ناملایمات و کاستیها و نیز غبار سال کهنه را از تن و روح خود بشویند و این شستشوی روان با تلاوت قرآن و خواندن دعا و نیایش صورت میگیرد. در جشن نوروزی مردم افغانستان هم چنین ساز و سرود و رقص بازیهای محلی و ورزشی همچون کشتی گیری، بزکشی، اسبدوانی، چوببازی، چوگانبازی، سنگپرانی و بازیهای دیگر انجاممیگیرد. ترکمنها در عید نوروز مراسمهایی دارند که خاص آنهاست، نظیر پختن غذاهایی که با نام نوروز همراه است مثل «نوروز کجه» و «نوروز یارمه» به علاوه کودکان ترکمن در ایام نوروز به بازیهایی میپردازند که خاص آنهاست. هم چنین مراسمی نظیر اسبدوانی، کشتیگیری، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، شطرنج، بازی مهرهبازی، تاب بازی، برپایی جنگ خروس و شاخ زنی قوچها جملگی نشانه آنند که نوروز برای ترکمنها به صورت سنتی ملی در آمده و با فرهنگشان عجین شدهاست. به هنگام اجرای این بازیها و سرگرمیها ترکمنهای زیادی در محل جمع میشوند و با تشویقهای پیدرپی به این مسابقات رونق خاصی میدهند.
در هندوستان هم جشن بهاران در سراسر کشور برگزار میشود و تقریباً همه مردم آن سرزمین در آن شرکت میجویند و نمایشهای حیوانات تا بازیهای سنتی و کشوری و بینالمللی اجرا میشود مانند کشتی دوومیدانی، هاکی، فوتبال، تنیس و همچنین اسبسواری و اسبدوانی و مهمتر از همه نیزه بازی، کبدی، تئاتر بازی، آکروبات بازی و بازیهای دیگر در آن جشن دیدهمیشوند. در این موقع از سال دستههای سرود و آهنگ و رقصهای محلی در همه جا دیدهمیشود.
نواختن سرنا و دهل و سخنرانیهای حماسی در کنار آتش گویای برخی آیینهای پاسداشت و برگزاری آیین روز اول نوروز در ترکیه است نوروزنامه نوروز در ترکیه بر این اساس در میدانهای بزرگ شهرها و روستاهای شرقی ترکیه سرنا و دهل نواخته میشود و جمعیت انبوهی در حالی که دست در دست یکدیگر دارند به دور کپههای آتش به رقص و پایکوبی میپردازند.
در عراق هم برگزاری جشن نوروز میان شیعیان جنبه کاملاً مذهبی دارد. اغلب شیعیان در روز نوروز به زیارت قبور ائمهاطهار میروند مردم بغداد به زیارت امام موسی کاظم و امام جواد (ع) میروند. کُردهای خانقین و مندلی در استان دیاله و کردهای مقیم بغداد که به کُردهای شیعه، معروفاند در این روز برای گرامیداشت نوروز به مداین واقع در ۲۵ کیلومتری جنوب بغداد میروند. عنوان مداین که با نوروز گره خورده در بردارنده دو نماد اسلامی و تاریخی است که هر دوی آنها با فرهنگ و هویت ایرانی پیوند دارند مرقد سلمان فارسی و بنای تاریخی طاق کسری در مداین واقع شدهاند با این حال همانند ترکیه نقش اصلی در برگزاری و احیای آیینهای نوروزی در عراق را کردها بر عهده دارند.
زیباترین جلوه نوروز در مناطق کردستان عراق به چشم میخورد و هزاران نفر از اهالی این مناطق در بوستانهای طبیعی جمع میشوند و به رقص و پایکوبی میپردازند. کردهای ایزدی عراق در صبح زود روز اول سال نو به دشت رفته و دست و صورت خود را با قطرات شبنم خیس میکنند؛ زیرا اعتقاد دارند اگر کسی مریض باشد با این عمل بیماریاش شفا مییابد. آنها در شب جشن نیز به دشت میروند و با آردی که همراه دارند خمیر درست میکنند پس از آن دسته گلی در وسط خمیر قرار داده و در بالای خانه خود آویزان میکنند گویی که بهار به خانههایشان آمده است.
تفاوت در نحوه و چگونگی دیدوبازدیدهای نوروزی
در ایران از نخستین روز آغاز نوروز تا روز دوازدهم فروردین را مردم به رفت و آمد به خانه بزرگان و خویشان و آشنایان و دید و بازدید از یکدیگر و شادباش گویی به هم اختصاص میدهند. این رسم از قدیم میان گروهها و قشرها و طبقات مختلف اجتماعی در شهر و روستا مرسوم بودهاست. اگرچه در تاجیکستان هم مراسم دید و بازدید نوروزی به صورت محدود برگزار میشود و کوچکترها در حالیکه غنچه گل سرخ در دست دارند نزد بزرگترها میروند و با گفتن شاگون بهار مبارک، سالی خوش برایشان آرزو میکنند. در افغانستان هم بعد از تحویل سال اعضای خانواده به سه گروه کودکان، نوجوانان، زنان و مردان تقسیم میشوند. نخست گروه کودکان و نوجوانان عازم منزل بزرگ فامیل و یا قبیله همچون عموها و یا داییها میشوند و عیدی میگیرند. معمولاً مردان قبیله اسکناس رایج و زنان شیرینی و آجیل را به عنوان هدایای نوروزی به کودکان و نوجوانان میدهند و نیز از روز اول عید همه مردان یک قبیله در یک مکان دور هم جمع شده و سپس برای ادای احترام و گفتن تبریک نوروزی به منزل ریش سفید قبیله میروند و شیرینی صرف میکنند این دید و بازدید تا سه روز اول برای سایر فامیلها انجام میگیرد و بعد از روز سوم زنان یک فامیل دور هم جمع شده و برای گفتن تبریک عید نوروز به منزل همان ریش سفید قبیله میروند و تا روز هفتم به دیدن فامیلهای دیگر میروند و عید نوروز را تبریک میگویند. در بحرین نیز برخی از مردم سعی میکنند نوروز را بهانهای برای دید و بازدیدهای خود قرار داده و در ایام نوروز به دیدن بزرگان فامیل و دوستان و آشنایان میروند.
تفاوت در نحوه و چگونگی برپایی مراسم سیزدهبهدر
برپایی آیین سیزدهبهدر هم از جمله رسومی است که در برخی از مناطق و کشورهای حوزه تمدنی ایران از جمله ایران افغانستان و تاجیکستان برگزار میشود. به تعبیر دیگر این آیین بیشتر در کشورهای فارسی زبان رایج است و با شکوه فراوان برگزار میشود البته برخی از کردها از جمله کُردهای ایزدی نیز آیین سیزدهبهدر را بخشی از آیین نوروز تلقی کرده و آن را برگزار میکنند در نحوه اجرای این آیین تفاوتهایی وجود دارد که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میشود.
در ایران اصل بر این است که در این روز همه مردم از خانه بیرون بروند و سر به دامان کوه و دشت بگذارند و نحوست سیزده را به صحرا ببرند. همچنین گره زدن سبزه در روز سیزده رسمی از روزگاران کهن است. به موجب این رسم دخترها در عصر آن روز برای بخت گشایی سبزههای نورسته بهاری یا شاخههای تازه دمیده درختان را به هم گره میزنند با این امید که زندگیشان با فرد دلخواهشان پیوند یابد.
مردم تاجیکستان نیز روز سیزدهم فروردین را در دامان طبیعت میگذرانند. آنان در این روز به طبیعت میروند و با خواندن سرودهای محلی به رقص و پایکوبی میپردازند. در این روز تاجیکها نزد پیرمردی که عمری طولانی دارد میروند و از او دعا میگیرند و بعد بزرگترها بازدید آنها را پس میدهند و آن مرد پیر برای آنها دعا میکند تا عمرشان طولانی شود و سال جدید برایشان پر از اتفاقهای خوب باشد. این رسم خاص تاجیکان است و در بقیه مناطق اجرا نمیشود. تفاوت دیگر این است که تاجیکها برخلاف ایرانیان و افغانها، سیزدهم فروردین ماه را نحس نمیدانند و با خجسته پنداشتن این روز به طبیعت میروند و شادی بیشتر را از آن میجویند. دیگر رسم روز سیزدهبهدر در میان مردم تاجیکستان پختن شیرینی است. این رسم نیز در ایران انجام نمیشود و مردم معمولاً شیرینیهایی را که از قبل تهیه شده با خود به دامان طبیعت میبرند. سیزده فروردین در افغانستان هم از اهمیت خاصی برخوردار است. صبح روز سیزدهبهدر در هر کوچه و برزن همهمه است و هر کس تقلا میکند خود را زودتر به مناطق خوش آب و هوا برساند تا در جای بهتری ساکن شود. هنگام ظهر افراد خانواده در محلی که اطراق کردهاند گرد هم میآیند و غذای مخصوص این روز مانند دمپخت و کیچری را میخورند. این غذای مخصوص نیز در دیگر مناطق وجود ندارد و مبین تفاوت در نحوه اجرای آیین سیزدهبهدر کشورهای حوزه تمدنی ایران است. یکی دیگر از مراسمهای سیزدهبهدر بازی دختران و زنان است. این بازی به صورت دسته جمعی صورت میگیرد که به آن اصطلاحاً قوقو برگ چنار میگویند.
مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تفاوتهای آیین نوروز در کشورهای حوزه تمدنی ایران
بعد از این بررسیها پرسشی که مطرح میشود این است که چه عواملی بر شکلگیری تفاوتهای آیین نوروز در کشورهای حوزه تمدنی ایران تاثیرگذار بودهاند. در پاسخ باید گفت نظام سیاسی متفاوت، سابقه استعماری مناطق و تفاوتهای فرهنگی و بومی.
نظامهای سیاسی متفاوت
اگرچه کشورهای حوزه تمدنی ایران در گذشته سرنوشت مشترکی داشتهاند و گذشته تاریخی مشترکی میان آنها وجود دارد اما وقوع برخی حوادث در طول زمان سبب شد تا هر کدام از این مناطق به صورت یک کشور مستقل از یکدیگر شناخته شوند و موجودیتهای سیاسی متفاوتی در این مناطق ایجاد شد. بنابراین هر کدام از این مناطق در حال حاضر به عنوان یک کشور مستقل در نظام بینالملل شناخته میشوند که دارای نظامهای سیاسی مخصوص به خود هستند. قاعدتاً پررنگ بودن بعد مذهبی و دینی در برگزاری آیین نوروز در میان برخی از مردمان کشورهای حوزه تمدنی ایران مثل مردم افغانستان و شیعیان عراق تحت تأثیر نظامهای سیاسی آنها نیز میباشد. در ایران نیز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد آن هستیم که به برخی از آیینهای مذهبی در برگزاری مراسم نوروز توجه بیشتری شدهاست. از سوی دیگر در تاجیکستان، ترکمنستان و آذربایجان که نظام سیاسی سکولار دارند، بیشتر آیینهای اسطورهای مورد توجه قرار گرفتهاست. این توجه به آیینهای اسطورهای در مورد کردهای ترکیه و عراق هم صدق میکند. در واقع نمیتوان نقش حکومت را در برگزاری چنین آیینهای مهمی نادیده انگاشت. میزان حمایت و یا مخالفت حکومتها و نظامهای سیاسی با برگزاری آیینهای مهم مثل نوروز و همین طور نوع نگاه سیاستمداران کشورها در نحوه برگزاری این آیین مؤلفه مهمی در شکلگیری تفاوتهای گفته شدهاست.
سابقه استعماری برخی از مناطق
یکی دیگر از مؤلفهها سابقه استعماری برخی از مناطق حوزه تمدنی ایران میباشد. از عوامل مهمی که از سده نوزدهم و به ویژه در سده بیستم زمینه تفاوتهای فرهنگی و شکافهای درونی حوزههای تمدنی را فراهم کرد، شاخصه استعمار و ویژگیهای برآمده از آن بود. اگرچه بر مبنای عمده نظریات مرتبط با منشاء استعمار مسئله اقتصاد و ضرورت پوشش کژ کارکردی نظام سرمایهداری به عنوان عامل اصلی شیوع این موضوع در عرصه بین.المللی بود اما بسیاری از نظریه پردازان نیز به شکل مستقیم و غیرمستقیم استعمار و مستعمرهسازی را با موضوعات فرهنگی مرتبط میدانند. در این دسته از نظریات بر این محور تاکید میشود که یکدستسازی فرهنگی تمدن غرب، نیازمند دگرسازی تمدنی بوده و استعمار ابزار این حربه به شمار رفتهاست. از طرف دیگر اگر مبنای پوشش ضعف اقتصادی غرب به عنوان عامل اصلی استعمار لحاظ میشد یکی از ابزارهای مناسب تحقق آمال و منویات قدرتهای بزرگ سرمایهداری در کشورهای دیگر جهان بهرهگیری از مقوله فرهنگ و ایجاد شکافهایی در درون تمدنهای هدف بود، چرا که اعتقاد بر آن بود که گسترش چیرگی تمدنی با از بین بردن انسجام درونی و جذب ایدهها در جهان سوم به راحتی میسر میشود. کشورهای حوزه نوروز صرف نظر از شباهتهای و تفاوتهای زبانی و دینی در حوزه نکوداشت و برگزاری جشنها از دیرباز دارای اشتراکات فراوانی بودهاند با این حال نقش استعمار آنجا مشخص میشود که تفاوتهای گوناگون میان این کشورها را برجسته کرده و سطوح غیر همگرا را بر مؤلفههای همگرا کننده برتری بخشیدهاست.
منبع: ماهنامه گفتگوی اجتماعی
منتشر شده در ماهنامه گفتگوی اجتماعی شماره 5 در محضر نوروز
- سازمند، بهاره (۱۳۹۳)، بازنماییهای هویتی و آیینی نوروز در کشورهای حوزه تمدنی ایران، فصلنامه مطالعات ملی، سال پانزدهم، شماره ۳ ↩︎